یاداشت روز

هنر چاپلوسی

آن مرد، کاملاً درست می‌گفته و آینده را خوب می‌دیده است

خلاصه نوشته
  • بعد از این‌همه سال، می‌بینم آن مرد، کاملاً درست می‌گفته و آینده را خوب می‌دیده است؛ چراکه گفته او، چندین سال است به حقیقت پیوسته است.

می‌خواهم مطلبی راجع به منافع بلندمدت هنر و صنعت! چاپلوسی در ادارات تعریف کنم؛ موضوع، مربوط به خیلی وقت پیش است؛ یک آقای مسنی بود؛ – «هم‌اکنون، از ایشان، خبری ندارم و احتمال می‌دهم به دلیل کهولت سن، تا حالا، رحلت کرده باشند.»؛ – نویسنده و مترجم بود؛ آدم داننده‌ای بود؛ از آنهایی بود که پشت دیوار را هم می‌دید! هر از گاهی، به محل کار می‌آمد و به من، سرمی‌زد و مطالب، خاطرات و داستان‌های مستند جذاب و پیام‌داری نقل می‌کرد و گاهی هم، می‌خندانید.

یک روز، به من گفت: «فلان آقا، حتماً در آینده، رئیسی، مدیری، یک چیزی می‌شود سرانجام.»

گفتم: «پیشگویی هم که می‌کنی!» گفت: «برادرِ من، تو چه می‌دانی؟ او که چنین، کشمش و حبه‌های انگور را با سلیقه و با دقت تمام!، از خوشه سوا می‌کند و می‌چیند و آماده‌اش می‌کند و جلوی بالادستی‌اش می‌گذارد و او را دائماً برای صبحانه، مهمان خود می‌کند با آن ادااطوار، معلوم است که زبان اداری را در چنین سیستم معیوب و ناکارآمدی، خیلی خوب، یاد گرفته است و حتماً که با این هنرش!، دیر یا زود، رئیس یک جایی خواهد شد؛ حالا تو هم، هی کتاب بخوان؛ هی درس بخوان.»

اکنون، بعد از این‌همه سال، می‌بینم آن مرد، کاملاً درست می‌گفته و آینده را خوب می‌دیده است؛ چراکه گفته او، چندین سال است که به حقیقت پیوسته است؛ الله متعال، رحمتش کند.

رسانه یادآوری

گرد آورنده
YADAVARI
منبع
Comparative Education
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

KUBET