زخمی
- یاداشت روز
شادیهایی که استمرار دارند
مرد، به هوش آمده بود؛ سوزن سِرُم در دستش بود؛ دستی تکان داد و بهسختی، تبسمی کرد؛ من بیمارستان را…
بیشتر بخوانید »
مرد، به هوش آمده بود؛ سوزن سِرُم در دستش بود؛ دستی تکان داد و بهسختی، تبسمی کرد؛ من بیمارستان را…
بیشتر بخوانید »