اغتشاش!
آقاناظم، اولیای این دانشآموز را به مدرسه بازخواست کرده بوده! و برایش، پرونده درست کرده!
- یکی از همشاگردیهایم که ظاهراً حوصلهاش هم، به سر رسیده بوده، خم میشود و از روی شیطنت کودکانه، یک سنگریزه برمیدارد و به دوستش که چند نفر جلوتر ایستاده بوده، میاندازد که ناظم هم، متوجه این صحنه میشود.
دوستی میگفت: یادم هست در دوران دبستان، یک آقایی از اداره آموزش و پرورش آمده بود و در جلوی صف و در حیاط مدرسه، داشت راجع به تعلیم و تربیت و اینجور چیزها که معمولاً هم دانشآموزان دوران دبستان، حوصله شنیدن اینجور صحبتها را ندارند و برایشان، تا حدودی، نامفهوم است، سخنرانی میکرد و یا بهتر بگویم سخنرانی تمرین میکرد تا شاید در مدارس مقاطع بالاتر، مثل: راهنمایی و دبیرستان هم بتواند این سخنرانی را دوباره تکرار و پیاده کند که یکی از همشاگردیهایم که ظاهراً حوصلهاش هم، به سر رسیده بوده، خم میشود و از روی شیطنت کودکانه، یک سنگریزه برمیدارد و به دوستش که چند نفر جلوتر ایستاده بوده، میاندازد که ناظم هم، متوجه این صحنه میشود.
Comparative Educationمیگفت: بعدها متوجه شدم این آقاناظم، اولیای این دانشآموز را به مدرسه بازخواست کرده بوده! و برایش، پرونده درست کرده! با این مضمون که دانشآموز فلانی، در مدرسه و در حین سخنرانی فلان سخنران که از اداره تشریف آورده بودند، اغتشاش ایجاد کرده است!