امانت
- داستانک
خیانت در امانت
بهم گفت: کتابارو داده! به یهنفر دیگه و اون هم، دیگه اینجا نیست؛ استاد دانشگاهه و شخص مهم و محترمیه!…
بیشتر بخوانید » - داستانک
فرق میان گمشدن عینک آفتابی در ایران و در خارج
سراسیمه، رفتم به همان جایی که نشانم داده بود؛ نشستم در داخل آب؛ یک توری و مانع هم داشت؛ چهقدر…
بیشتر بخوانید » - داستانک
خیانت دوست، همان friENDای که آخِرش، به END ختم شد!
از استان همجوار، از ثبتنام دانشگاه برمیگشتم؛ توی ترمینال اتوبوس، بلیط تاکسی گرفتم؛ نوبت یه مرد سالمندی بود؛ یکی از…
بیشتر بخوانید »