خانه باقرخان کجاست؟ باقرخان، خانهای نداشته است؟
میراث فرهنگی استان که چند سال پیش، گفته بود: خانه باقرخان، در جای دیگری است، این جای دیگر، دقیقاً کجاست؟ و چهگونه اثبات شده است؟
- خانهای با قدمت تقریباً 150 سال، در تبریز وجود دارد که منتسب به باقرخان میباشد. این خانه، هماکنون با وضعیتی رو به فرسایش و بدون هیچ تصمیمی از سوی شهرداری و میراث فرهنگی استان، به حال خود رها شده که حتی اگر خانه باقرخان هم نبوده باشد، به جهت قدمت تاریخی آن، ضروری است تا با قید فوریت، نسبت به مرمت آن، اقدام گردد.
خانه تاریخی منتسب به باقرخان، در وسعتی بیش از چهار هزار متر مربع، در کوچه «سالار دربندی» تبریز، به حال خود و در وضعیت خیلی نامناسبی، رها شده است. در اینکه این خانه، متعلق به باقرخان بوده یا نه، اتفاقنظری وجود ندارد که با یقین و اطمینان کافی، نظر نهایی و قطعی را اعلام کرد و نظرات و سخنان متفاوتی، ابراز میشود و گاهی، گفته میشود: این خانه تاریخی، متعلق به یکی از خویشان باقرخان، سالار ملی است که باید، بیشتر از اینها، بررسی گردد اما حتی اگر این خانه، متعلق به باقرخان هم نبوده باشد، به جهت تاریخی بودن و قدمت آن، لازم است و لازم بود تا حفظ شود که در عمل و تا به اکنون، چنین اتفاقی نیفتاده است.
این خانه، برخلاف مصوبات شورای سوم که قرار بود تملک شود، اکنون چندسالی است در حال نابودی کامل است. آنچه مسلم است، این است که این خانه، متعلق به هرکسی هم که بوده باشد، در اینکه یکی از خانههای تاریخی و فرهنگی ارزشمند و یادگار دوران مشروطه است، شکی در آن نیست که به علت بیتدبیری و امروز و فردا کردن برخی از مسؤولان، چندسالی است در حال نابودی از سوی برخی از افراد سودجو بوده است – که حتی، به آجرهایش هم، رحم نکردهاند – و نابودی طبیعی، به جهت قرار گرفتن در معرض عواض طبیعی.
شورای سوم شهر تبریز نیز، با توجه به همین ویژگیها، در آن مقطع، مصوبهای را برای تملک و بازسازی آن با همکاری میراث فرهنگی آذربایجان شرقی تصویب کرد اما اکنون و با وجود گذشت دو سال و نیم از این مصوبه، نهتنها مرمت و بازسازی خانه باقرخان، عملیاتی نشده، بلکه وضعیت تخریب این اثر ارزشمند تاریخی تبریز، روز به روز، شدت و سرعت گرفته است؛ طوری که ستونهای چوبی آن، در گوشهای از حیاط، نیمهسوخته دیده میشوند و قسمتی از سقف برخی اتاقها نیز، فروریخته و دیوارها نیز در حال فروریختن هستند؛ به طوریکه در نگاه اول، با خرابهای مواجه میشویم که انگار، نفسهای آخرش را میکشد.
سقف دیگراتاقهای خانه هم، بهزودی و با کمترین رطوبت برف و بارانی، فرو خواهند ریخت. برخی از چوبهای آویزان و فروریخته از سقف نیز، توسط افرادی سودجو، به سرقت میروند. در جاهایی نیز، حفرهایی انجام شده که به نظر میرسد افرادی، دنبال گنج و اینجور چیزها بودهاند. آجرهایی هم کنده شدهاند که کاملاً نقش آدمی در آن، معلوم است که احتمالاً به قصد فروش بوده با عنوان یک اثر و نمونهای که مربوط به یک ساختمانی با قدمت تاریخی بوده است.
این خانه، با اینکه در سال ۹۹، ثبت ملی نیز شده، اما هنوز تکلیف مالکان و موضوع تملک آن، مشخص نشده است. سؤالاتی که مطرح است، این است که: برابر مقررات جاری، در صدور پروانه ساختمانی، باید سند مالکان چهارسمت خانهها بررسی و بعد از روشن شدن جهات اربعه، پروانه صادر شود؛ پروانه برجها، چهگونه صادر شده است؟ آیا فراخوان عمومی از طریق شورای شهر یا میراث فرهنگی برای شناسایی محل دقیق خانه باقرخان انجام گرفته است؟ و چرا و به وسیله چه کسی، «درِ تاریخی» خانه برداشته شده است؟ درِ چوبیای که لابد از قدمت بالایی هم برخوردار بوده است.
میراث فرهنگی استان که چند سال پیش، گفته بود: خانه باقرخان، در جای دیگری است، این جای دیگر، دقیقاً کجاست؟ و چهگونه اثبات شده است؟ آیا لازم نبود و لازم نیست تا یک بنای 150سالهای محافظت شود و فرونریزد و اینچنین، به حال خود رها نشود؟ بارها، از مرمت این ساختمان، سخن به میان آمده و تصمیمها گرفته شده است در شهرداری تبریز و میراث فرهنگی استان اما چیزی که اکنون میبینیم، تلی از خاک و آجر و چوبهای سوخته و سقفی فروریخته میباشد که هر شهروندی را که به هویت خود اهمیت میدهد، متأثر میکند.
در مورد این بنا، خیلی کارها میشود انجام داد و یکی از این کارها هم، این است که بعد از مرمت توسط میراث فرهنگی استان، در اختیار شهرداری قرار بگیرد تا با کاربری فرهنگی، مورد استفاده اهالی فرهنگ و هنر و عموم مردم، قرار بگیرد که در جلب و جذب گردشگران فرهنگی و تاریخی نیز، نقش مؤثری خواهد داشت اما قبل از هرکاری، به نظر میرسد لازم و ضروری است تا با قید فوریت، شهرداری، راه هرگونه امکان ورود به این محدوده را مسدود کند تا کسی نتواند با هر نیتی که دارد، به آن ورود کند.
رسانه یادآوری، صدای رسای همه مردم