یادآوری
- داستانک
عشق خیابانی
تو عاشق نیستی؛ تو هوسرانی داری میکنی و من نمیذارم ادامه بدی؛ نه تنها من بلکه هیچ بابایی نمیذاره.
بیشتر بخوانید » - داستانک
حرف حساب
خانم، بلافاصله میگه: «پس شما، نمیتونید عملاً مشکلی را حل کنید؛ کسی میتونه مشکل ما رانندههای تریلی را حل کنه…
بیشتر بخوانید » - داستانک
گفتوگوی کوتاه امروز من، با یک معتاد
بابا این شمارهرو دورقمیش کن دیگه؛ خوُب، دورقمی نکردهای، حداکثر سه رقمیش کن؛ چهاررقمیش کن؛ این هم دیگه اختلاس نیست…
بیشتر بخوانید » - داستانک
حرف حساب!
امروز، در راه مرکز استان به یکی از شهرستانها، یه آقای روستایی که همراه زنش و اون پشت، نشسته بود،…
بیشتر بخوانید » - اخبار
THE ROBOT AND THE MOTH «آدم آهنی و شاپرک»
آدم آهنی، سر و بازوانش را تکان میداد. همچنین، میتوانست به سؤالاتی که از او میشد، جواب دهد؛ البته نه هر سؤالی،…
بیشتر بخوانید » - داستانک
خیانت در امانت
بهم گفت: کتابارو داده! به یهنفر دیگه و اون هم، دیگه اینجا نیست؛ استاد دانشگاهه و شخص مهم و محترمیه!…
بیشتر بخوانید » - داستانک
فراموشی
روز آخر شده بود اما هنوز حرفی از پولش به میان نیامده بود؛ البته برایم زیاد اهمیتی نداشت پولش اما…
بیشتر بخوانید » - داستانک
معالجه الاغ
هیچکس، کمکی نکرد و یه جواب درست و حسابی نداد بهم؛ خودم را تنها احساس میکردم؛ هرکسی، یه چیزی، گفت؛…
بیشتر بخوانید » - داستانک
روباهی که در مرغداری، کار میکرد!
روباهه، چندین سال بود هر نصف شبی و هر آخر هفتهای، به طور مرتب، این کارو با ظرافت تمام انجام…
بیشتر بخوانید » - داستانک
رونمایی از ماشین شاسیبلند فامیل!
چهقدر زیاد و متنوعند تفاخرهایی که اینروزها، در فضاهای مختلف مجازی میبینیم.
بیشتر بخوانید »