داستانک

حرف حساب

یه خانم راننده‌ای، از میان جمع، بلند می‌شه؛ اجازه می‌گیره تا سؤالشو بپرسه.

خلاصه نوشته
  • خانم، بلافاصله می‌گه: «پس شما، نمی‌تونید عملاً مشکلی را حل کنید؛ کسی می‌تونه مشکل ما راننده‌های تریلی را حل کنه که خودش، زمینی و از طریق همین جاده‌ها، اومده باشه تا گرفتاری‌ها و نابسامانی‌های راننده‌هارو بتونه درک کنه.»

در چند سال پیش، برای تعداد زیادی از تریلی‌داران، در سالن یه شهرستانی، یه گردهمایی برگزار می‌شه؛ معاون وزیر مجموعه مربوط که از تهران اومده بوده، بعد از یه مقدمه‌ای، پیشنهاد می‌کنه تا یه برنامه پرسش و پاسخی هم گذاشته بشه تا هرکسی، احیاناً سؤالی داره، بپرسه تا همونجا بررسی بشه.

 

یه خانم راننده‌ای، از میان جمع، بلند می‌شه؛ اجازه می‌گیره تا سؤالشو بپرسه.

ایشون، از معاون وزیر می‌پرسه: «شما، با چه وسیله‌ای، تشریف آورده‌اید اینجا؟» معاون وزیر که از سؤال خانم، تعجب کرده بوده، پاسخ می‌ده: «خوُب، من از تهران دارم می‌آم و با پرواز صبح، اومده‌ام.»

خانم، بلافاصله می‌گه: «پس شما، نمی‌تونید عملاً مشکلی را حل کنید؛ کسی می‌تونه مشکل ما راننده‌های تریلی را حل کنه که خودش، زمینی و از طریق همین جاده‌ها، اومده باشه تا گرفتاری‌ها و نابسامانی‌های راننده‌هارو بتونه درک کنه.»

در این لحظه، حاضرانِ در سالن، دقایق طولانی را کف می‌زنند.

گرد آورنده
Comparative Education
منبع
YADAVARI
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن

KUBET