اجتماعیارسبارانفرهنگیویژه اسلایدیاداشت روز
سخنی با شهردار جدید اهر
ورودیهای چهارگانه اهر، محلی دائمی برای عرضه کود حیوانی، ضایعات فلزی و آهنقراضهها و ضایعات پلاستیکی بوده است
- داخل چایهای غربی و شرقی در اهر، به محلی برای تخلیه انواع زبالهها، مانند: استخوانهای قصابیها، موهای جمعآوریشده از پیرایشگاهها و آرایشگاههای مردانه و زنانه، زبالههای کارگاههای فرشبافی و پرداختزنی و به دهها انواع متنوع دیگر از زبالهها، تبدیل شده است! گویا، برخی از شهروندان، چنین تصور میکنند که در داخل این چایها، میشود همهچیز ریخت.
محمدرضا باقرپور – مدیر مسؤول رسانه یادآوری
شهردار جدید اهر، در آیین معارفه، سخن از طرح ضربتی و نیاز به اقدام جهادی، به میان آورد که بعد از اینهمه وقتکشی و بلاتکلیفی در انتخاب و انتصاب مدیریتی و آزمون و خطا در شهرداری اهر، محصول ضعف مفرط و ناهماهنگی و عدم حداقل توافق و اتحاد در جمع شورای اهر، اندکی امیدوارکننده بود؛ اما در بارش اخیر برف در اهر که یک آزمونی بود، چنین رویکردی و اقدامی، دیده نشد و موضوع، با یک عذرخواهی کلیشهای – که دیگر دمده هم شده عذرخواهی اینشکلی از سوی مسؤولان و تقلیدی سطحی در چندساله اخیر از مقامات ارشد سایر کشورها میباشد و خود این عذرخواهی، گاهی عذر بدتر از گناه هم بوده، – ظاهرا! فیصله پیدا کرد و جالب است اینکه در بارندگیهای قبلی هم، چنین عذرخواهیهایی را نیز از سوی شورا و اخیراً هم توسط عضوی دیگر از شورا، شاهد بودیم! که اگر این روال مسبوق به سابقه، معمول شود که به جای انجام کار، در هردفعه، عذرخواهی، راه بیندازیم و آن را یک روال کنیم، کارها میمانند و اعتراضات بهحق شهروندان هم، عود میکند.
در توجیه عدم اقدام مناسب، اینکه گفته شود: ماشینآلات خوبی، در اختیار شهرداری نبوده و نیست، باید گفت: همین وضعیت، در شهرداران قبلی هم، بوده اما اهریها، در دوران حتی آن بیکفایتترین شهردار هم، شاهد برفروبی مداوم و برنامهریزیشده توسط نیروهای انسانی فعال و کاری شهرداری بودهاند که شهروندان، تا از خواب بیدار نشده و خورشید طلوع نکرده، شهر را آماده تردد میکردند و این توضیحات اخیر و یا درواقع، توجیهات سطحی و عذرخواهی اینچنینی، خوشایند و مقبول نیست؛ آنهم در ابتدا و شروع کار. اگر بهفرض، ماشینآلات، خوب نبوده و نیست، از آنطرف، نیروی انسانی خوب در شهرداری، کم نیستند.
اگر قرار باشد نبود ماشینآلات، با انتظار کشیدن برای تخصیص اعتبار دولتی و از محل درآمد و مواردی از این قبیل، حل شود، قطعاً نارضایتی شهروندان اهری، تشدید خواهد شد و میشود و آن را تحمل نخواهند کرد. در بارش اخیر برف، حتی از کارگران برونسازمانی هم میشد افرادی را به کار گرفت با صرف اندکهزینهای که این، نیاز به ابتکار و تخصص خاصی هم نداشت. سخن از نارساییها، به میان آوردن، سخن از بدهی گفتن و رقم آن را حتی مشخص و علنی کردن برای عموم مردم و مواردی از این قبیل که درواقع، یک روش تاریخگذشتهای برای برخی از مدیران تازهکار و به نوعی، فرار رو به جلو و فرار از زیر مسؤولیت است و صحت و سقم و ریز آنهم برای مردم، مشخص نیست، ممکن است در یک حدی و در یک جمع خاص و صرفاً برای حل آن، خوب و بلکه، پسندیده هم بوده باشد اما عمومی کردن آن و مشخص کردن رقم بدهی که هیچ ارتباطی هم به شهروندان ندارد و برایشان، اهمیتی هم ندارد و این درواقع مشکل شما و مجموعهتان است نه مشکل شهروندان، این نکته را در اذهان عمومی تداعی میکند که نوعی بهانهگیری باشد همه اینها تا به نوعی، شهروندان، از هماکنون و در ابتدای کار، تکلیف خودشان را با شهرداری بدانند و درخواست و انتظاری هم، نداشته باشند؛ مثل آن فرزندی که از پدر ندار و بیپولش، چیزی نمیخواهد؛ یعنی نمیتواند چیزی بخواهد و اینکه تلویحاً نشان بدهید و این تصویر را در اذهان، حک و قالب و یا القاء کنید که یک مجموعه بدهکار، مشکلدار و ویرانهای را تحویل گرفتهاید، صحیح نیست که خود از قبل، نیک میدانستهاید وضعیت شهرداری اهر را و اکنون هم، دیر نشده؛ اگر فکر میکنید نمیتوانید، از عهده مدیریت شهری اهر، بربیایید، میتوانید رهایش کنید؛ اما اگر قصد ماندن و قصد خدمت دارید، باید بتوانید کارهای عظیم زیادی را در اهر، به انجام برسانید که البته هنوز، خیلی زود است برای قضاوت در مورد شما و عملکرد شما؛ آنهم با یک عدم تدبیر در برفروبی و باید که زمانی بگذرد تا عیان شود و اما مطالبات اولویتداری که جنبه عمومی دارند و در شهرستان اهر، کاملاً مشهود است و اکثریت مردم نیز، انتظار دارند آنها را به فوریت و با جدیت، حل نمایید تا بالعینه ببینند، به شرح زیر است:
جمعآوری سریع نخالههای ساختمانی تخلیهشده و انباشتهشده بر روی هم، حاصل و نتیجه چندینسال بیتوجهی و بیمبالاتیهای شهرداران سابق، در اولین فرصت و بعد از آب شدن برف که این برف، اکنون مانع دیده شدنشان شده که در جایجای این شهر، از حاشیههای شهر و از ۴ ورودی اهر، گرفته تا آن وسطهای شهر و چایکنارها و داخل چایهای غربی و شرقی و تا آنجایی که چشمها کار میکنند، نخالهها هستند.
مشخص کردن جایگاه ثابت برای تخلیه نخالههای ساختمانی که البته، در مهرماه سال جاری، طی اطلاعیهای، جایی نیز مشخص شد از طرف شهرداری و اعلام و اطلاعرسانی هم شد؛ اما در عمل، هیچ اتفاقی نیفتاد! و در حد همان اطلاعیه دو، سه سطری و اشتراکگذاری آن در کانال اخبار شهرداری اهر و چندتا کانال و گروه در فضای مجازی متعلق به دوستان!، باقی ماند و شهروندان اهری، همچنان و بعد از آن اطلاعیه، در جاهای مختلف شهر، تخلیه نخالههای ساختمانی را مشاهده کردند و تصاویری هم در این زمینه، ضبط و ارائه شد اما پاسخی دریافت نشد؛ لذا لازم است ضمن بازرسی دقیق و مستمر از محل مربوط معین و نیز محلات مستعد دیگر، برای تخلیه نخالههای ساختمانی، لااقل از این پس، با متخلفان، برخورد جدی شود با ارجاع به دادگستری و مبادی ذیربط و یا به هر نحو مقتضی دیگر.
موضوع زبالهها در اهر، در مقاطعی، از مشکل و مسأله، فراتر رفته و به مرحله بحران هم رسیده است؛ تا آنجایی که صدای سایر مسؤولان شهری را نیز، درآورده است که در زمانهای مختلف، گزارش و تذکرات مربوط به آن، مستقیماً و از طریق مسؤولان و یا توسط برخی از رسانههای رسمی و غیررسمی البته غیرمحتاط و مستقل شهرستان اهر، اعلام شده است.
ورودیهای چهارگانه اهر، محلی دائمی برای عرضه کود حیوانی، ضایعات فلزی و آهنقراضهها و ضایعات پلاستیکی بوده و البته، در کنار همه اینها، گاهی هم، به محلی برای عرضه مواد مخدر و مشروبات الکلی نیز، تبدیل شده است که ضروری است ساماندهی و پیگیری در این مورد، جدیتر شود و از مرحله گزارش و صحبت و سخنرانی و وعده و وعید، به مرحله ورود و اقدام عملی برسد.
رسیدگی جدی به معضل سد معبر که در اهر و تقریباً در همه نقاط آن و در برخی از جاها، به بدترین شکلی و در حد افراطی آن، مشهود است؛ تا آنجایی که برخی از مغازهداران قسمخورده! که بیشترشان هم، میوهفروشان، پروتئینیها، مرغفروشان، فروشندگان مصالح ساختمانی و گلفروشان هستند، هر روز، همه محتویات داخل مغازه خود را، به بیرون و در پیادهرو میریزند و پهن میکنند و ابایی هم ندارند که بعضاً، حتی یک باریکراهی هم برای عبور عابران از پیادهرو، وجود ندارد و بعضاً هم، برخی از همین مغازهدارها، مرغ و خروس و اردک و غاز زنده هم نگهداری میکنند و پرورش میدهند! در جلوی مغازهشان! که چهره شهر را، به یک روستا تبدیل کرده است.
ساماندهی ترافیک شهری که در برخی از مناسبتها و ایام، این ترافیک، بهخصوص در جلوی برخی از واحدهای پرمشتری شهرستان، مانند: قنادیها، فستفودها و … به اوج خود میرسد و راهبندان میشود که نیاز به تدبیر و ایجاد پارکینگ و الزام شهروندان به استفاده از پارکینگ دارد.
آرامستانها در اهر، درکل، وضعیت نامناسبی دارند؛ در آرامستانها، علاوه بر وجود زبالهها، نخالههای ساختمانی و در یک مورد نیز که وجود مسیر فاضلابهای روباز را شاهد هستیم، نیاز به بازنگری دارد. چرای دامهای سبک و حتی سنگین را هم در آرامستانها و در روزهای غیر از پنجشنبهها، شاهد هستیم.
چندسالی است مراجعهکنندگان به آرامستانها، بهخصوص به آرامستان حاج معین، با ماشینهایشان، تا آن وسطهای آرامستان، میآیند! و بعضاً هم، روی مزارها نگه میدارند! که جای سؤال است از هر جنبه که آیا آن چند قدم، خیلی سخت و دشوار است که با ماشین میآیند؟ قبلاً، قبرها، حرمت داشتند؛ مرده و زنده یک مسلمان و یک شیعه، حرمت داشت اما به نظر میرسد اکنون و در برخی از موارد، این حرمتها، کمرنگتر شده یا برداشته شدهاند که آرامش مردم هم، به هنگام مراجعه و حضور در آرامستانها، به هم میخورد با این ترددها. سواریها، آنقدر آمدهاند و رفتهاند که برخی از مزارهای قدیمی، ساییده شدهاند و مشخصهای و نامی از آنها، باقی نمانده است و با سطح و کف زمین، برابر شدهاند و البته این شاید از یک لحاظ هم، خوب! بوده باشد! برای مدیریت یا گردانندگان آرامستانها، به دلیل محدودیت مکان در برخی جاها تا اینکه برای اموات دیگر هم، جا باز شود به این نحو!
وضعیت نامناسب جویهای کنار برخی از خیابانها که بعضاً، به محلی برای انباشت زبالهها، تبدیل میشوند و بعضاً هم، به لحاظ جاری نبودن آب، بوی نامطبوع لجنهای مانده و تهنشینشده در آنها، غیرقابل تحمل میشود، از دیگر معضلات شهر اهر میباشد که گاهی هم، با یک برنامه کوتاهمدت، توسط مأموران شهرداری، تخلیه و در کنار جویها و در سطح خیابانها، ریخته و رها میشوند و چندروزی را هم در بیرون از جوی، باقی میمانند که بویشان، بیشتر و تندتر میشود با این اقدام.
داخل چایهای غربی و شرقی در اهر، به محلی برای تخلیه انواع زبالهها، مانند: استخوانهای قصابیها، موهای جمعآوریشده از پیرایشگاهها و آرایشگاههای مردانه و زنانه، زبالههای کارگاههای فرشبافی و پرداختزنی و به دهها انواع متنوع دیگر از زبالهها، تبدیل شده است! گویا، برخی از شهروندان، چنین تصور میکنند که در داخل این چایها، میشود همهچیز ریخت.
چرای دام سنگین و سبک را میشود بهراحتی و اغلب، در حاشیههای شهر اهر و در داخل شهر و در چایکنارها و در داخل چایها دید؛ حتی آنزمانی که مشغول خوردن چمن فضای سبز در طول چایکنارها هستند.
با یاری و همراهی ادارات ذیربط دیگر، جلوگیری از آبیاری باغات و مزارع کشاورزی با آب فاضلاب که اخیراً و در سال جاری هم، شاهدش بودیم، ضروری است.
تغییر و ساماندهی زبالهگاه اهر و در کنار آن، کنترل تردد به زبالهگاه، طوری که دامهایی که برای چرا! بعضاً به این محلها برده میشدند و میشوند، دیگر امکان تردد، نداشته باشند. در کنار آن، زبالهگردهایی نیز، حضور دارند که باید مانعشان شد. از آنطرف هم، باید دفن اصولی زباله و همچنین، توجه ویژه به دفن زبالههای بیمارستانی، در اولویت قرار بگیرند. دفن اصولی زبالهها، به جای تلمبار شدن بر روی هم، یکی از راههای جلوگیری از انتشار بوی نامطبوع و سایر عوارض جانبی میباشد که در برخی از شهرها نیز، اجرایی شده است.
در چهار، پنج ماه قبل، انتشار بوی نامطبوعی را در اهر، شاهد بودیم که برخی از شهروندان نقاط مختلف شهری، به دلیل عدم اتصال به شبکه فاضلاب، مجبور به رهاسازی فاضلاب و پساب به محیط بیرون بودند؛ مانند: برخی از ساختمانهای خیابان پردیس در خروجی شهر اهر به سمت جاده ورزقان و همین حالتِ از روی ناچاری، به یکی دیگر از منشأهای بوی نامطبوع در اهر تبدیل شده بود و درواقع، همین رویه در کنار وجود زبالهگاههای بدون مدیریت نیز، به یکی از منشأهای بوی نامطبوع در اهر تبدیل شده بود که هنوز هم بهکل، حل نشده و برودت هوا است که مانع احساس آن، شده است که به عنوان مثال، مردم ساکن مناطق حاشیهای و همچنین، اهالی اطراف میدان یارپرور و مناطق همجوار، بعضاً با معضل بوی نامطبوع فاضلاب، گریبانگیر هستند که نیاز فوری به تدبیر و برنامهریزی در این خصوص میباشد.
هدایت سطحی فاضلاب برخی از نقاط، بهخصوص، در منطقه شلهبران و تصفیهخانه فاضلاب شهری، یکی دیگر از منشأهای بوی نامطبوع بوده است که در میدان شورا، منطقه خانکندی و کوی فرهنگیان نیز مشهود بود.
ساماندهی دامداران خانگی شهری! که در داخل شهر، فعالیت دارند و به نظر میرسد تعدادشان، حتی تا عدد ۲۰۰ مورد هم برسند که باید تکلیف اینها هم روشن شود و چنانچه میخواهند در شهر بمانند، دامداری را رها کنند و اگر میخواهند دامداری کنند، به روستاهایشان برگردند و در هرحال، جلوی آن گرفته شود؛ چرا که شهر، جای گوسفندچرانی و گاوچرانی نیست.
جلوگیری از قطع درختان که توسط برخی از مغازهداران و در زمان ساختوسازهای مربوط به مغازه یا به هنگام چادرزنی و مواردی از این قبیل، به صورت پنهانی و معمولاً در شبهنگام یا در کمال پررویی و نترسی و بدون نگرانی از شهرداری، در روز روشن، نسبت به قطع شاخههای درختان جلوی مغازه خود اقدام میکنند.
برخی از رانندگان باری میوهفروش سیار، بارها دیده شده که شاخههای درختان کنار خیابانها را میشکنند و میسوزانند و گرم میشوند و یا چایی درست میکنند و غذا گرم میکنند که جلوی این کار، باید گرفته شود.
شمارش و شمارهگذاری درختان شهر و نصب پلاک مخصوص برای درختان کهنسال و مواظبت از آنها که بیشترشان هم، همین درختان چنار کنار خیابانها میباشند و به لحاظ زیست – محیطی هم، ارزشمند هستند، ضروری است.
ساماندهی سگهای موجود رهاشده در شهر و جلوگیری از سگکشی که در مقاطعی و در زمان مدیریت برخی از شهرداران قبلی، شاهد کشتار بیرحمانه سگهای رهاشده داخل شهری بودهایم که توسط حیواندوستان، رصد و گزارش میشد با یادآوری این نکته که منظور از ساماندهی، کشتن سگها نیست.