شهروند
- یاداشت روز
گزارش یک ساعت حضور در آجیلفروشی
اونروز، مدیر و صاحب مغازه، گوشهایش انگار نمیشنید! و این هم، خیلی عجیب بود؛ یعنی من چندبار، بهش معترض شدم؛…
بیشتر بخوانید » - داستانک
کیسهزباله پر از طلا و جواهرات!
زیرنظر گرفته بود؛ مدتی بود داشت تعقیبش میکرد؛ اون میدید که چهطور، اون زرگره، هر روز، دستتنها، همه اون طلاهارو،…
بیشتر بخوانید » - داستانک
شاید فردایی نباشد
همکارم گفت: شما هر روز این آقارو که میبینی، فقط یه سلام میدی؛ رد میشی؛ امروز باهاش گرم گرفتی و…
بیشتر بخوانید » - یاداشت روز
خندیدن به دیگران!
بسیاری از ماها، از همان دوران کودکی، نوجوانی، جوانی و بعضاً در ادامه آن دوران، در میانسالی و در پیری…
بیشتر بخوانید » - یاداشت روز
رنگ کردن کاکتوسها
با رنگی شدن کاکتوس، این گیاه، قابلیت فتوسنتزش، کاهش مییابد و به مرور زمان، ضعیف میشود و احتمال دارد حتی…
بیشتر بخوانید » - داستانک
اعتماد
دستمو گرفت ببوسه، کشیدم. چند روز بعدش، معرفی کردم بره کارخونه کارشو شروع بکنه. مدیرعامل بهم گفت: تضمین میکنین شما…
بیشتر بخوانید » - ارسباران
بازنشر مصاحبه مجله حوزه با حضرت آیت الله حاج شیخ حسین برقی اهری رحمة الله علیه
عالمان راستین، گوهرهاى شبچراغى را مانند که از دل دریا بیرون آمدهاند تا روشنىبخشِ شبهاى تاریکِ دل فُسردگان باشند. در…
بیشتر بخوانید » - داستانک
عشق خیابانی
تو عاشق نیستی؛ تو هوسرانی داری میکنی و من نمیذارم ادامه بدی؛ نه تنها من بلکه هیچ بابایی نمیذاره.
بیشتر بخوانید » - داستانک
گفتوگوی کوتاه امروز من، با یک معتاد
بابا این شمارهرو دورقمیش کن دیگه؛ خوُب، دورقمی نکردهای، حداکثر سه رقمیش کن؛ چهاررقمیش کن؛ این هم دیگه اختلاس نیست…
بیشتر بخوانید » - یاداشت روز
خنجر یادگاری، بر قلب درختان، بیماریِ مزمن فرهنگی، نماد بیفکری، عملی ناشایسته، غیرانسانی و غیراسلامی
یادگارینویسی ما ایرانیها، به آثار و اماکن تاریخی و تفریحی سایر کشورها هم رسیده؛ به کوه حرا هم رسیده تا…
بیشتر بخوانید »